بهشت فراموش شده
وقتی به جای کلاغ پر در آن بازی کودکانه گفتم: مامان پر... خندیدی و گفتی :من که پر ندارم. بعدها که بزرگتر شدم فهمیدم تو هم پر داشتی... به یاد تمام مادرای عزیزی که دیگه بینمون نیستن.
نوشته شده در سه شنبه 95/8/18ساعت
9:15 عصر توسط سیما شیوندی نظرات ( ) | |
قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت |