سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بهشت فراموش شده

وارد داروخانه شدم و منتظر بودم تا نسخه ام را تحویل بدهند؛ مردی وارد شد و با لهجه ای ساده و روستایی پرسید: کرم ضد سیمان دارین؟ فروشنده که انگار موضوعی برای خنده پیدا کرده بود ، با لحن تمسخرآمیزی پرسید: کرم ضد سیمان؟ بله که داریم، کرم ضد تیر آهن و آجرم داریم. حالا ایرانیشو میخوای یا خارجی شو؟البته خارجیش گرون تره.مرد نگاهی به دستانش دوخت و آنها را رو به صورت فروشنده گرفت و گفت: از وقتی کارگر ساختمون شدم دستام زبر شده و نمیتونم صورت دخترمو ناز کنم اگه خارجیش بهتره خارجیشو بده.متصدی داروخانه لبخند روی لبانش یخ زد...


نوشته شده در سه شنبه 95/8/11ساعت 4:26 عصر توسط سیما شیوندی نظرات ( ) | |



قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت